کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لبالبست دهانم زماجرایی چند
    که جز که با لب خود با کسی نیارم گفت
    شکایتی که از ابنای عصر هست مرا
    بگویم و نکنم شرم، نی نیارم گفت
    زبان زنطق فرو بسته ام بمهر سکوت
    نه آنکه طبع ندارم، بلی نیارم گفت
    زیم آنکه نماندست دوستی محرم
    ز صد هزار غم دل یکی نیارم گفت
    بترک شعر بگفتم، چرا؟ از آنکه دروغ
    ز حد ببردم و یک راست می نیارم گفت
    سزای یک یکشان آنچنان که من دانم
    کسی نداند گفتن، ولی نیارم گفت
    سخن چگونه توان گفت کاهل این ایّام
    سزای مدح نیند و هجی نیارم گفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha