کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دعاگو را توقّع بود صدرا
    که چون عمری ترا دمساز گردد
    بصد ترتیب و تشریف و نوازش
    ز دیگر بندگان ممتاز گردد
    چو دارد مایه از خاک جنابت
    برفعت با فلک انباز گردد
    نبود اندر خیال او کزینسان
    قرین فقر و جفت آز گردد
    بچنگ گوشمال محنت اندر
    چنان ابریشم ناساز گردد
    هنوزش هست امّیدی که ناگه
    در دولت برویش باز گردد
    چو اقبال تو بر وی کرد اقبال
    سرانجامش به از آغاز گردد
    گرش این آرزو گردد محقّق
    بدین درگاه با صد ناز گردد
    وگرنه زین سپس زحمت نیارد
    بهم آن راه کامد باز گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha