کمال الدین اصفهانی
قصیده ها
شمارهٔ ۴۱ - وله ایضاً فیه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دعاگو را توقّع بود صدرا که چون عمری ترا دمساز گردد بصد ترتیب و تشریف و نوازش ز دیگر بندگان ممتاز گردد چو دارد مایه از خاک جنابت برفعت با فلک انباز گردد نبود اندر خیال او کزینسان قرین فقر و جفت آز گردد بچنگ گوشمال محنت اندر چنان ابریشم ناساز گردد هنوزش هست امّیدی که ناگه در دولت برویش باز گردد چو اقبال تو بر وی کرد اقبال سرانجامش به از آغاز گردد گرش این آرزو گردد محقّق بدین درگاه با صد ناز گردد وگرنه زین سپس زحمت نیارد بهم آن راه کامد باز گردد کمال الدین اصفهانی