کمال الدین اصفهانی
قصیده ها
شمارهٔ ۲۶ - و قال ایضاً
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لبالبست دهانم زماجرایی چند که جز که با لب خود با کسی نیارم گفت شکایتی که از ابنای عصر هست مرا بگویم و نکنم شرم، نی نیارم گفت زبان زنطق فرو بسته ام بمهر سکوت نه آنکه طبع ندارم، بلی نیارم گفت زیم آنکه نماندست دوستی محرم ز صد هزار غم دل یکی نیارم گفت بترک شعر بگفتم، چرا؟ از آنکه دروغ ز حد ببردم و یک راست می نیارم گفت سزای یک یکشان آنچنان که من دانم کسی نداند گفتن، ولی نیارم گفت سخن چگونه توان گفت کاهل این ایّام سزای مدح نیند و هجی نیارم گفت کمال الدین اصفهانی