کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای پسر انده دنیا بدل شاد مگیر

    بنده او شو و غم در دل آزادمگیر

    برو از شام سوی مکه ببین شهر ثمود

    در بنا کردن خانه صفت عاد مگیر

    ای تو از بهر بریشم زده در دنیا چنگ

    گر نه ای نای برو از دم او باد مگیر

    داده خویش چو می بازستاند ایام

    دست بگشای و بده و آنچه بتو داد مگیر

    برتر از صدرالوفی بدرم وقت کرم

    منشین زیر کس و خانه آحاد مگیر

    مال و جاه از پی آنست که خیری بکنی

    چون بکعبه نخوهی شد شتر و زاد مگیر

    زاد ره ساز و بدرویش بده فضله مال

    حق مسکین برسان وآنکه ز تو زاد مگیر

    هرگز اولاد (تو) بعد از تو غم تو نخورند

    زر بشادی خور و در دل غم اولاد مگیر

    مال شیرین و تویی خسرو و فرهاد فقیر

    سوی شیرین ره آمد شد فرهاد مگیر

    من چو استاد خرد می دهمت چندین پند

    منع بی وجه مکن نکته بر استاد مگیر

    سیف فرغانی در شعر اگرت گوید وعظ

    وعظ او گوش کن و شعر ورا باد مگیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha