به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای پسر از مردم زمانه حذر گیر
بگذر ازین کوی و خانه جای دگر گیر
در تو نظرهای خلق تیر عدو دان
تیغ بیفگن برای دفع سپر گیر
چون تو ندانی طریق غوص درین بحر
حشو صدف ممتلی بدر و گهر گیر
چون تو نه آنی که ره بری بمعانی
جمله جهان نیکوان خوب صور گیر
گر بجهد آتشی ززند عنایت
سوخته دل بپیش او برو در گیر
یار اگرت از نگین خویش کند مهر
نام ازو همچو شمع و مهر چو زر گیر
پای بنه برفراز چرخ و چو خورشید
جمله آفاق را بزیر نظر گیر
باز دلت چون بدام عشق در افتاد
خیل ملک را چو مرغ سوخته پر گیر
مرغ سعادت بشام چون بگرفتی
دام تضرع بنه بوقت سحر گیر
جان شریف تو مغز دانه نفس است
سنگ بزن مغز را ز دانه بدر گیر
چون سر تو زیر دست راهبری نیست
جمله اعضای خویش پای سفر گیر
بگذر ازین پستی از بلندی همت
وین همه بالا و شیب زیر و زبر گیر
صدق ابوبکر را علم کن و با خود
تیغ علی وار زن جهان چو عمر گیر
سیف برو جان بباز و نصرت دل کن
دامن معشوق را بدست ظفر گیر
عیب عملهای خویشتن چو ببینی
بحر دلت را چو علم کان هنر گیر
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.