کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق و دولت اگر بود باهم

    بتو نزدیکتر شود راهم

    محنت و عشق هر دو هم زادند

    عشق و دولت کجا بود باهم

    هست بخت آنکه تو مرا خواهی

    هست عشق آنکه من ترا خواهم

    عشق خواند مرا بدرگه تو

    لیک دولت برد بدرگاهم

    هست ارزان بمحنت همه عمر

    دولتی کز تو کرد آگاهم

    بسوی خیمه تو می نگرد

    ترک جان از تن چو خرگاهم

    سوزن گم شده است در ره هجر

    این تن همچو رشته یکتاهم

    که ز خورشید اگر چراغ کنی

    نتوان یافتن بیک ماهم

    در غم تست ناله هم نفسم

    در ره تست سایه همراهم

    مردم از من ترا همی طلبند

    که من از تو ترا همی خواهم

    بدو زلف تو عشق قیدم کرد

    رسن تو فگند در چاهم

    عشق تو سوخت خرمن خردم

    باد تو برد دانه و کاهم

    رخ تو دید مست شد عقلم

    در همین خانه مات شد شاهم

    سخنم چون بسمع تو نرسید

    کز تو همچون سخن در افواهم

    ای چو شب دل سیاه کرده، مباش

    ایمن از ناله سحرگاهم

    گر تو از روشنی چو آینه یی

    عاقبت تیره گردی از آهم

    سر نهم زیر پای تا برسد

    بدرخت تو دست کوتاهم

    گر همه رنگها بیامیزی

    ای دو زلف دراز و بالا هم

    بجز از رنگ عشق تو رنگی

    نپذیرم که صبغت اللهم

    من نه آن عاشقم که در پی خود

    هم چو سعدی بری باکراهم

    گر چه در خانه خفته ام بی کار

    بتو مشغول و با تو همراهم

    زین گلستان بسیف فرغانی

    خاردادی مدام و خرما هم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha