کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    داند آنکس که ز دیدار تو برخوردار است

    که خرابات و حرم غیر در و دیوار است

    ای که در طور ز بیحوصلگی مدهوشی

    دیده بگشای که عالم همه‌گی دیدار است

    همه پامال تو شد خواه سرو خواهی جان

    و آنچه در دست من از توست همین پندار است

    از تو ناقوس بدست من مست است که هست

    و ز تو طرفی که ببستیم همین زنار است

    برخور از باغچهٔ حسن که نشکفته، هنوز

    گل رسوائی ما از چمن دیدار است

    باور از مات نیاید به لب بام در آی

    تا ببینی که چه شور از تو درین بازار است

    دو جهان بر سر دل باخت رضی منفعل است

    که فزایند بر آن بار گر این بازار است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha