کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    کیم از جان خود سیری ز عمر خویش بیزاری

    سیه روزی، سراسر داغ جانسوزی جگر خواری

    ندانم لذت آسودگی لیک اینقدر دانم

    که به باشد دل آزرده از سودای بسیاری

    بهم شیخ برهمن در خرابات مغان رقصند

    نه او در بند تسبیحی نه این در بند زناری

    چه در خلوت چه در کثرت، بهر جا هر که را دیدم

    نه خالی خلوتی از تو، نه بیرون از تو بازاری

    گرفتار گل و آن بلبل زارم که تا بوده

    نسوده بی‌ادب در سایهُ گلبرگ، منقاری

    مگر صبح ازل سازد خلاصم ور نه چون سازم

    که پیچیده است گردم شام هجران چون سیه ماری

    چه کم گردد ز معشوقی چه کم گردد ز محبوبی

    اگر در کار ما ضایع کند از دور دیداری

    کند منعم ز دیوار و در او مدعی سهل است

    میان ما و یاد او نخواهد بود دیواری

    به کار خویشتن مشغول هر کس را که می‌بینم

    بغیر از عاشقی کاری نیاید از رضی باری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha