کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه شور افتاده در دلها ز شیرین لعل خندانش

    دریغا خضر ما شرمنده گردد ز آب حیوانش

    نه از رنگ تو رنگی داشت نه از بوی تو بوئی

    ز غیرت چاک زد هر سو ز صد جا، گل گریبانش

    چو آن بلبل که در بستان ز سنبل آشیان دارد

    دل آشفته‌ام جمعی است در زلف پریشانش

    چو موسی گر زدود شعله‌ای در پیچ و تاب افتد

    همیشه داردم در پیچ و تاب آن زلف پیچانش

    مشو چندین بلند از خاک قصر خود تماشا کن

    که قیصر رفت بر باد فنا بر قصر و ایوانش

    رضی‌سان سرخ دارم از طپانچه روی خود ترسم

    که رنگ لاغری از کشتنم سازد پشیمانش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha