رضیالدین آرتیمانی
غزل ها
غزل شماره ۴۶: چه شور افتاده در دلها ز شیرین لعل خندانش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه شور افتاده در دلها ز شیرین لعل خندانش دریغا خضر ما شرمنده گردد ز آب حیوانش نه از رنگ تو رنگی داشت نه از بوی تو بوئی ز غیرت چاک زد هر سو ز صد جا، گل گریبانش چو آن بلبل که در بستان ز سنبل آشیان دارد دل آشفته ام جمعی است در زلف پریشانش چو موسی گر زدود شعله ای در پیچ و تاب افتد همیشه داردم در پیچ و تاب آن زلف پیچانش مشو چندین بلند از خاک قصر خود تماشا کن که قیصر رفت بر باد فنا بر قصر و ایوانش رضی سان سرخ دارم از طپانچه روی خود ترسم که رنگ لاغری از کشتنم سازد پشیمانش رضیالدین آرتیمانی