کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در جهانی چه بایدت بودن

    که به پنگان توانش پیمودن

    چیست دنیا سرای آفت و شر

    چون کلیدان زاولی به دو در

    هست چون مار گرزه دولت دهر

    نرم و رنگین و از درون پر زهر

    طفل چون زهر مار کم داند

    نقش او را تتی تتی خواند

    همه اندرز من به تو این است

    که تو طفلی و خانه رنگین است

    در غرورش توانگر و درویش

    شاد همچون خیال گنج اندیش

    تو که در بند او گرفتاری

    می‌کش از بهر او چنین خواری

    تو به امیّد فخر و روزبهی

    از همه ناکسان دهر کِهی

    نیست با وی وفا و معنی یار

    دیده و آزموده‌ای بسیار

    جهل خس را پیامبری ندهد

    آز کس را توانگری ندهد

    آز چون آتشست و تن چو حطب

    ز آتش و نی موافقت مطلب

    آز چون آتش است تن هیزم

    آب و آتش به هم چه آمیزم

    آز بسیار خوار و مستحلست

    پادشا صورت و گدای دلست

    چون سرابیست آز تشنه فریب

    همچو سیلیست آز رخ بنشیب

    خوردنش را چو کرد تشنه بسیچ

    چون بدو در رسد نباشد هیچ

    هست چون معدهٔ معاویه آز

    که به خاک از تو دست دارد باز

    آتشی را که دیو جنباند

    ایزدش جز به خاک ننشاند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha