کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آدم پاک را برآر از گِل

    چشم روشن مدار و تاری دل

    به خدای ار بود ز بهر شرف

    از خلیفه خدای چون تو خلف

    گر تو اینجا نسب درست کنی

    بر خود آن راه نار چُست کنی

    صبر کن تا درین سرای مجاز

    از پی آز و غم نه از پی ناز

    بر کشندت به دست عافیتی

    آخر این پوستهای عاریتی

    تا چو از خاک خود برون آیی

    تا در آن دم ز آب چون آیی

    راد مردی گزین تو با دل خوش

    همچو سفله مباش خواری کش

    اهل دنیا به خوبی و زشتی

    خفتگانند جمله در کشتی

    بادبان برکشیده بهر سفر

    خاک تیره ز آب و نار شمر

    غافل از روی جهل و از ادبیر

    ابلقان سوارکُش در زیر

    کی بایستد مگر دَمی به غرور

    از خدای و ز خلق یکسر دور

    هرکه گشت از غرور و غفلت مست

    نیکی آن جهان بداد ز دست

    نه شتاب آیدت به کار و نه صبر

    زانکه بشتافت و صبر کرد آن گبر

    هادی ره به جز هدایت نیست

    وآن طریق اندرین ولایت نیست

    کی غم بوسه و کنار خورد

    هرکه او کوک و کو کنار خورد

    علم دین کان به غفلتی شنوی

    نکند اعتقاد و دینت قوی

    لالهٔ غفلتی نه‌ای بنده

    دل سیه عمر کوته و خنده

    تا بنگذشت عاقل از آتش

    کی برآید ز جانش خندهٔ خوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha