کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سحر به میکده یارب چه بانگ بود و خروش
    که نی به چنگ کسی بود و خنب می در جوش
    مغنیان همه سرمست و مطربان رقاص
    رسیده تا به ثریا صدای نوشانوش
    نشسته پیر خرابات مست لایعقل
    صراحی می حمرا گرفته در آغوش
    بگفتمش که صبوح است و وقت استغفار
    به خنده گفت که گر عاقلی برو خاموش
    چو نیست عاقبت کار هیچ کس معلوم
    چه طیلسان تو و چه سبوی باده بدوش
    ترا که عاقبت کار خاک باید شد
    غم جهان چه خوری باده مروق نوش
    به رهن باده کن امروز خرقه را صوفی
    مرقع ار چه نباشد برو خطا می پوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha