کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دارم دلی شکسته و جان فگار هم
    در سر خیال باده و سودای یار هم
    از وی جدا فکند مرا چرخ دون نواز
    چون او نساخت آه به من روزگار هم
    خواهی چو یار را، به جفای رقیب ساز
    با وصل گل خوش است جفاهای خار هم
    ما را ز دار بیم چرا می کند حسود
    گر پای دارد او چه غم از پای دار هم
    افلاس و عاشقی و جفای زمانه باز
    افزود این همه به جفای نگار هم
    عشق تو سرنوشت قضا بود این قدر
    تقدیر کرده بود مرا کردگار هم
    صوفی به صد زبان غم خود گر بیان کند
    حقا یکی نگفته بود از هزار هم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha