کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای رخت مایه عیش و طرب اهل نشاط
    در دل من غم و اندوه تو خوشتر ز شماط
    پیش اسب تو نهادم رخ و ای شاه هنوز
    می کشم بار فراق تو چو فیلان به بساط
    گشته آویخته در بند قبایش دل من
    مگر از رشته جان دوخته آن را خیاط
    دل به دنیا منه و باده خور و شاد بزی
    زان که عاقل به سفر می ننهد دل به رباط
    چه روم سوی گلستان به تماشا، چو مرا
    نیست از دولت غمهای تو پروای نشاط
    داغ سودای تو بر سینه چو آیم فردا
    با همه جرم و گنه بگذرم آسان زصراط
    ساخت صوفی به سرکوی ملامت منزل
    کرد چون شهر دلش را سبب عشق احاط

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha