کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل برد از من آن پسر پیرهن کبود
    گر جان نرفت در پی او، آن دگر که بود
    رفت آن نگار و گریه فزون است هر زمان
    چون رفت عمر، اشک ندامت بگو چه سود
    هر جا سرود عشق تو گویند عاشقان
    از چشمه سار دیده من می رود درود
    در سینه جای کرد چو جان در بدن مقیم
    هر ناوکی که بر دل مجروح من گشود
    عاشق به جور بر نتوانست داشت دل
    هر چند خویش را به جفای تو آزمود
    آیینه دلم شده از زنگ غم سیاه
    جز باده کی توان ز دل آن زنگ را زدود
    آن دم به عشق دست در آغوش داشتم
    کادم هنوز در عدم آباد خفته بود
    در چنگ غم فتاده، چه سازد، عجیب نیست
    صوفی مستمند بنالد اگر چو عود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha