کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دنیی آن قدر ندارد که بر او رشک برند

    یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند

    نظر آنان که نکردند در این مشتی خاک

    الحق انصاف توان داد که صاحبنظرند

    عارفان هر چه ثباتی و بقایی نکند

    گر همه ملک جهان است به هیچش نخرند

    تا تطاول نپسندی و تکبر نکنی

    که خدا را چو تو در ملک بسی جانورند

    این سراییست که البته خلل خواهد کرد

    خنک آن قوم که در بند سرای دگرند

    دوستی با که شنیدی که به سر برد جهان

    حق عیان است ولی طایفه‌ای بی‌بصرند

    ای که بر پشت زمینی همه وقت آن تو نیست

    دیگران در شکم مادر و پشت پدرند

    گوسفندی برد این گرگ معود هر روز

    گوسفندان دگر خیره در او می‌نگرند

    آن که پای از سر نخوت ننهادی بر خاک

    عاقبت خاک شد و خلق بدو می‌گذرند

    کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق

    تا دمی چند که مانده‌ست غنیمت شمرند

    گل بی خار میسر نشود در بستان

    گل بی خار جهان مردم نیکوسیرند

    سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز

    مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha