کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مبارک ساعتی باشد که با منظور بنشینی

    به نزدیکت بسوزاند مگر کز دور بنشینی

    عقابان می‌درد چنگال باز آهنین پنجه

    تو را بازی همین باشد که چون عصفور بنشینی

    نباید گر بسوزندت که فریاد از تو برخیزد

    اگر خواهی که چون پروانه پیش نور بنشینی

    گرت با ما خوش افتادست چون ما لاابالی شو

    نه یاران مست برخیزند و تو مستور بنشینی

    میی خور کز سر دنیا توانی خاستن یکدل

    نه آن ساعت که هشیارت کند مخمور بنشینی

    تمنای شکم روزی کند یغمای مورانت

    اگر هر جا که شیرینیست چون زنبور بنشینی

    به صورت زان گرفتاری که در معنی نمی‌بینی

    فراموشت شود این دیو اگر با حور بنشینی

    نپندارم که با یارت وصال از دست برخیزد

    مگر کز هر چه هست اندر جهان مهجور بنشینی

    میان خواب و بیداری توانی فرق کرد آنگه

    که چون سعدی به تنهایی شب دیجور بنشینی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha