کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا می ده که ما دردی کش میخانه‌ایم

    با خرابات آشناییم از خرد بیگانه‌ایم

    خویشتن سوزیم و جان بر سر نهاده شمع‌وار

    هر کجا در مجلسی شمعیست ما پروانه‌ایم

    اهل دانش را در این گفتار با ما کار نیست

    عاقلان را کی زیان دارد که ما دیوانه‌ایم

    گر چه قومی را صلاح و نیکنامی ظاهر است

    ما به قلاشی و رندی در جهان افسانه‌ایم

    اندر این راه ار بدانی هر دو بر یک جاده‌ایم

    واندر این کوی ار ببینی هر دو از یک خانه‌ایم

    خلق می‌گویند جاه و فضل در فرزانگیست

    گو مباش اینها که ما رندان نافرزانه‌ایم

    عیب توست ار چشم گوهربین نداری ورنه ما

    هر یک اندر بحر معنی گوهر یکدانه‌ایم

    از بیابان عدم دی آمده فردا شده

    کمتر از عیشی یک امشب کاندر این کاشانه‌ایم

    سعدیا گر بادهٔ صافیت باید باز گو:

    ساقیا می ده که ما دردی کش میخانه‌ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha