کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیفکن خیمه تا محمل برانند

    که همراهان این عالم روانند

    زن و فرزند و خویش و یار و پیوند

    برادر خواندگان کاروانند

    نباید بستن اندر صحبتی دل

    که بی ایشان بمانی یا بمانند

    نه اول خاک بوده‌ست آدمیزاد

    به آخر چون بیندیشی همانند

    پس آن بهتر که اول وآخر خویش

    بیندیشند و قدر خود بدانند

    زمین چندی بخورد از خلق و چندی

    هنوز از کبر سر بر آسمانند

    یکی بر تربتی فریاد می‌خواند

    که اینان پادشاهان جهانند

    بگفتم تخته‌ای بر کن ز گوری

    ببین تا پادشه یا پاسبانند

    بگفتا تخته بر کندن چه حاجت

    که می‌دانم که مشتی استخوانند

    نصیحت داروی تلخ است و باید

    که با جلاب در حلقت چکانند

    چنین سقمونیای شکرآلود

    ز داروخانهٔ سعدی ستانند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha