کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای امم را سر بسر مالک رقاب
    شرمگین ماه از رخت چون آفتاب
    ساخت تا نقاش قدرت نقش تو
    حسن یوسف گشت چون نقشی برآب
    هر که دیدت رخ به بیداری به روز
    آفتاب و مه به شب بیند به خواب
    شد شرنگ از لعل نوشین تو شهد
    گشت آب از آتشین رویت شراب
    در فراقت خون دل لخت جگر
    عاشقان را آن شراب است این کباب
    کشوری آباد را، ویرانه کرد
    اختلاف رأی و جور انقلاب
    سر، به پای صلح کل باید نهاد
    تا از او آباد گردد هر خراب
    با بتی مهوش صبوحی کش به صبح
    پیش کز رخ شمس برگیرد نقاب
    بهر شیرین، خسرو، ار فرهاد کشت
    تلخی شیرویه کرد او را عقاب
    سر نهادن بر سر سودای عشق
    منصبی عالیست سر از وی متاب
    بی حسابی های عالم نیست شد
    در حساب مالک یوم الحساب
    از ثعالب شد تهی میدان مکر
    حیدر صفدر برون آمز زغاب
    در حجاب وهم «حاجب » تا بکی
    ای خوش آن روزی که برگیری حجاب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha