به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیرباعی هاشمارهٔ ۱۱: کم دیدن این چشم سیاهم بگداخت

1820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کم دیدن این چشم سیاهم بگداخت
آزرم تو ترک کج کلاهم بگداخت
چون پرتو شمع بر زمین پهن شده است
از شرم رخ تو تا نگاهم بگداخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰: در بزم چو نیست گفتگوها به صواب 2شمارهٔ ۱۱: کم دیدن این چشم سیاهم بگداخت 3شمارهٔ ۱۲: گر عاقل و دیوانه و گر زاهد و مست 4شمارهٔ ۱۳: خود را هر کس ز راستیها آراست 5شمارهٔ ۱۴: شاهنشاها کف تو بحرین عطاست 6شمارهٔ ۱۵: بی کینه دلم به سینه از فضل خداست 7شمارهٔ ۱۶: دنیاداری با علم به مردن عجب است 8شمارهٔ ۱۷: این سرو قد تو گلبن امید است 9شمارهٔ ۱۸: هستی نخلی است مرتضایش ثمر است 10شمارهٔ ۱۹: لاهور که دلبریش بسی عیار است 11شمارهٔ ۲۰: نیرنگ ز بس زلف گرهگیر تر است 12شمارهٔ ۲۱: بی نالهٔ زار کی دعا منظور است 13شمارهٔ ۲۲: انسان که ز جسم طوطیی در قفس است 14شمارهٔ ۲۳: داغت جتی ای شمع دلافروز خوش است 15شمارهٔ ۲۴: انسان یا ابله است یا بی باکست 16شمارهٔ ۲۵: ای خواجه که بسیار خوری چون تو کم ا ...17شمارهٔ ۲۶: نواب کزو رواج جود و کرم است 18شمارهٔ ۲۷: کان کرم است و منبع احسان است 19شمارهٔ ۲۸: هر کس به تکلفات دل باخته است 20شمارهٔ ۲۹: ای حرص ترا رهبر هر در شده است 21شمارهٔ ۳۰: عقلت ای شیخ بر ریا افزوده است 22شمارهٔ ۳۱: در هند که دیده را غبارش مددی است 23شمارهٔ ۳۲: از سنگ جفایش دل غم پیشه شکست 24شمارهٔ ۳۳: شب عینک چشم عارف آگاهست 25شمارهٔ ۳۴: آن ذات خفی که لا اله الا هوست 26شمارهٔ ۳۵: اسرار حقیقت همگی سر مگوست 27شمارهٔ ۳۶: با عمر دو روز اینهمه رعنایی چیست 28شمارهٔ ۳۷: در زیر فلک جای دل آسایی نیست 29شمارهٔ ۳۸: ای زنده جهانیان ز فیض نعمت 30شمارهٔ ۳۹: در سینهٔ تو چون گذر کینه فتد 31شمارهٔ ۴۰: هر کس از وضع خود گریزان گردد 32شمارهٔ ۴۱: جویا دیدی که آن نگار بی درد 33شمارهٔ ۴۲: با آنکه فتاده ام به راهش چون گرد 34شمارهٔ ۴۳: فریاد و فغان ز جور نفس بی درد 35شمارهٔ ۴۴: هر کس به دروغ خویش را بگمارد 36شمارهٔ ۴۵: حرصت ای شیخ ذوق بریان دارد 37شمارهٔ ۴۶: آن کس که به کدیه روزگارش گذرد 38شمارهٔ ۴۷: پهلو تهی از صوفی خر باید کرد 39شمارهٔ ۴۸: دل غیر تأنی به صفایی نرسد 40شمارهٔ ۴۹: از رنجش او دلم مشوق باشد 41شمارهٔ ۵۰: دل چند به فکر باغ و مسکن باشد 42شمارهٔ ۵۱: دل گر ز گداز آینه سان خواهد شد 43شمارهٔ ۵۲: زآن خنجر مژگان ز بدنها جان شد 44شمارهٔ ۵۳: هر کس قدر شکستگی را داند 45شمارهٔ ۵۴: آن ذات که ممکنات ازو یافت وجود 46شمارهٔ ۵۵: صاحب صورت تا بری از معنی بود 47شمارهٔ ۵۶: هر کس که ملایمت به او یار بود 48شمارهٔ ۵۷: حیف از صنمی که زشت کردار بود 49شمارهٔ ۵۸: با چشم تو آنرا که سروکار بود 50شمارهٔ ۵۹: آن دل که ز جام عشق مسرور بود 51شمارهٔ ۶۰: جویا هر کس که محرم راز بود 52شمارهٔ ۶۱: خوب است که زخم یار کاری نبود 53شمارهٔ ۶۲: در تعزیهٔ حسین آن شاه شهید 54شمارهٔ ۶۳: در ماتم شاه شهدا گریه کنید 55شمارهٔ ۶۴: از خلق چه اندیشه به ارباب هنر 56شمارهٔ ۶۵: بدگوهری ار به نیکیت بسته کمر 57شمارهٔ ۶۶: افسوس ز تخم آرزو کشتهٔ عمر 58شمارهٔ ۶۷: شوری اگرت هست ز مردی درسر 59شمارهٔ ۶۸: آید بوی یدالله از خاک بشر 60شمارهٔ ۶۹: هر کس ز نخست شد به غفلت خوگر 61شمارهٔ ۷۰: خواهی دل روشن از چو مهر انور 62شمارهٔ ۷۱: یکه شوی ار زخواب غفلت بیدار 63شمارهٔ ۷۲: با تلخی ساز تا شود شیرین تر 64شمارهٔ ۷۳: سرسبز شده جهان ز فیض نوروز 65شمارهٔ ۷۴: ای روی تو آفتاب در چشم تمیز 66شمارهٔ ۷۵: زان عارض لاله گون و آن خال بنفش 67شمارهٔ ۷۶: زان پیش که پا فرق کنیم از سر خویش 68شمارهٔ ۷۷: شماعیک آن به بحر مکاری غرق 69شمارهٔ ۷۸: هر جا مژه اش خلاند نوک گزلک 70شمارهٔ ۷۹: پیدایی او اگر چه باشد به کمال 71شمارهٔ ۸۰: از لاله و گل به رنگ و بوتر می بال 72شمارهٔ ۸۱: این دشت که دل چسبی هر خار به دل 73شمارهٔ ۸۲: حیف است اگر ز دخت رز جویی کام 74شمارهٔ ۸۳: ز آغاز وجود خویشتن تا انجام 75شمارهٔ ۸۴: بس فیض که از چلیم اندوخته ام 76شمارهٔ ۸۵: صد شکر که خیرخواه اعدای خودم 77شمارهٔ ۸۶: وقتی گر بود همچو گوهر اشکم 78شمارهٔ ۸۷: در راه وصالت ای بت کج کلهم 79شمارهٔ ۸۸: صحت ز علی مرتضی می خواهم 80شمارهٔ ۸۹: دایم به سراغ سر کوی تو دوم 81شمارهٔ ۹۰: پیوسته به دوران تو ای چرخ کهن 82شمارهٔ ۹۱: افسوس که شد به دل بهارت به خزان 83شمارهٔ ۹۲: طعن این همه بر چرخ ستم پیشه مزن 84شمارهٔ ۹۳: جویا خود را به شعر مشهور مکن 85شمارهٔ ۹۴: غرق است به بحر جرم تا گردن من 86شمارهٔ ۹۵: ای آنکه دلت گشته ز امساک تو خون 87شمارهٔ ۹۶: گویند مدام عارفان آگاه 88شمارهٔ ۹۷: انگار که بیش از همه شد ثروت تو 89شمارهٔ ۹۸: ای پشت پناه اهل ایمان در تو 90شمارهٔ ۹۹: ماند روش کبک به لغزیدن تو 91شمارهٔ ۱۰۰: دل خون شدم از نگاه دزدیدن تو 92شمارهٔ ۱۰۱: ایدل چو زوصل یار مأیوس شدی 93شمارهٔ ۱۰۲: افسوس که فیض از دل آگه نبری 94شمارهٔ ۱۰۳: عشق جانکاه را ز دستت ندهی 95شمارهٔ ۱۰۴: نسبت به خودت عقل و تمیزی ندهی 96شمارهٔ ۱۰۵: ایدل تا کی به گل رخان یار شوی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ