کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جوان گفتش که ای پیر خردمند

    نمیگویم ز گفتن لب فرو بند

    چرا کز لطف خویشم بنده کردی

    ز فیض دم دلم را تازه کردی

    چو دریا درفشان از جوش منشین

    سخن سر کرده ی خاموش منشین

    ولی بگذر ازین افسانه گفتن

    حدیث از مطرب و میخانه گفتن

    که من خوی زمان را میشناسم

    سرشت آسمان را میشناسم

    فلک را عادت دیرینه اینست

    که با آزادگان دایم به کین است

    به جان می پرورد بی حاصلی را

    کزو دل بشکند صاحبدلی را

    فکم اعلی بلیدا فوق راس

    و اجلی صد ره من هم باس

    و کم اعطی لیبا کاس یاس

    سقاو الله من باس بکاس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha