کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل همان به که گرفتار هوائی باشد

    سر همان به که نثار کف پائی باشد

    هجر خوش باشد اگر چشم توان داشت وصال

    درد سهلست اگر امید دوائی باشد

    دامن یار به دست آر و ره میکده گیر

    نشناس اینکه به از میکده جائی باشد

    هوس خانقهم نیست که بیزارم از آن

    بوریائی که در او بوی ریائی باشد

    صوفی صافی در مذهب ما دانی کیست

    آن که با بادهٔ صافیش صفائی باشد

    پیر میخانه‌ام از خانه برون کرد مگر

    ننگ دارد که در آن کوچه گدائی باشد

    چه کند گر نکشد محنت و خواری چو عبید

    هر که را دل متعلق به هوائی باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha