کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در خود نمی‌بینم که من بی او توانم ساختن

    یادل توانم یک زمان از کار او پرداختن

    من کوی او را بنده‌ام کورا میسر میشود

    بر خاک غلطیدن سری در پای او انداختن

    چون شمع هجران دیده‌ای باید که تا او را رسد

    با خنده گریان زیستن یا سوختن یا ساختن

    هرگز نباید خواب خوش در چشم من تا ناگهان

    خیل خیالش صف زنان نارد برویش تاختن

    در حسرتم تا یکزمان باشدکه روزی گرددم

    کز دور چندان بینمش کورا توان بشناختن

    هر دم عبید از خوی او باید شکایت کم کنم

    عادت ندارد یار ما بیچارگان بنواختن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha