کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی‌یار دل شکسته و دور از دیار خویش

    درمانده‌ایم عاجز و حیران به کار خویش

    از روزگار هیچ مرادی نیافتیم

    آزرده‌ایم لاجرم از روزگار خویش

    نه کار دل به کام و نه دلدار سازگار

    خونین دلم ز طالع ناسازگار خویش

    یکدم قرار نیست دلم را ز تاب عشق

    در آتشم ز دست دل بی‌قرار خویش

    از بهر آنکه میزند آبی بر آتشم

    منت پذیرم از مژهٔ سیل‌بار خویش

    دیوانه دل به عشق سپارد عبیدوار

    عاقل به دست دل ندهد اختیار خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha