کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای بی‌کفن فدای تو جسم اطهرت

    زینب شو فدایی ببریده حنجرت

    ای کاش خواهر تو نمی‌دید اینچنین

    بر نوک نی سر تو و صدپاره پیکرت

    آوردی ام به کرب و بلا بی‌کس و غریب

    خوش می‌کنی غریب نوازی ز خواهرت

    بردار سر ز خهاک و بپرس از من فکار

    کای زینب ستمزده، کو کهنه معجرت

    شمر این قدر نداشت مروت که بعد قتل

    بیرون نمود پیرهن کهنه از برت

    کافی نبود زخم تنت از سم ستور

    کرد ابن سعد سرمه صفت جسم اطهرت

    چندان امان نمی‌دههدم شمر بی‌پدر

    تا قاصدی روانه کنم نزد مادرت

    گوید که یا بتول سوی کربلا بیا

    غلطان به خون ببین بدن نازپرورت

    از بهر گوشواره دریدند کوفیان

    گوش عروس فاطمه زار دخترت

    رفتم دگر، ولی بود این داغ بر دلم

    کز بعد من چه آید از این قوم بر سرت

    (صامت) شدی چه نوحه‌گر ماتم حسین

    دیگر بود چه واهمه از روز محشرت؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha