صامت بروجردی
کتاب المراثی و المصائب
شمارهٔ ۲۷ - زبان حال حضرت زینب(ع)
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بی کفن فدای تو جسم اطهرت زینب شو فدایی ببریده حنجرت ای کاش خواهر تو نمی دید اینچنین بر نوک نی سر تو و صدپاره پیکرت آوردی ام به کرب و بلا بی کس و غریب خوش می کنی غریب نوازی ز خواهرت بردار سر ز خهاک و بپرس از من فکار کای زینب ستمزده، کو کهنه معجرت شمر این قدر نداشت مروت که بعد قتل بیرون نمود پیرهن کهنه از برت کافی نبود زخم تنت از سم ستور کرد ابن سعد سرمه صفت جسم اطهرت چندان امان نمی دههدم شمر بی پدر تا قاصدی روانه کنم نزد مادرت گوید که یا بتول سوی کربلا بیا غلطان به خون ببین بدن نازپرورت از بهر گوشواره دریدند کوفیان گوش عروس فاطمه زار دخترت رفتم دگر، ولی بود این داغ بر دلم کز بعد من چه آید از این قوم بر سرت (صامت) شدی چه نوحه گر ماتم حسین دیگر بود چه واهمه از روز محشرت؟ صامت بروجردی