به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آنان که مست باده قالوا بلی شدند
در کربلا به درد و یل مبتلا شدند
دیدند چون رضای خدا را به بذل جان
دادند تن ز شوق به قتل و رضا شدند
به یگانگی ز خلق نموددن اختیار
تا از یگانگی به خدا آشنا شدند
پیوند مهر از همه اشیاء گسیختند
در صدق عهد خویش قرین وفا شدند
دیدند چون نتیجه هستی ز نیستی
بهر بقا مجاوز ملک بقا شدند
پیوند مهر ازهمه اشیا گسیختند
پا در دریار درد نهادند مردوار
از بهر درد عالم و آدم دوا شدند
گردن کشان ز رهگذر طاعت هوا
مالک رقاب خلق به حکم خدا شدند
کردند مشق شیوه یکرنگی و ز شوق
یک باره از بلای دو بینی رها شدند
از بسکه داشتند تمنای وصل دوست
از خویش هم به خواهش جانان جدا شدند
بستند دل به دلیر یکتای خویشتن
بیهوده نیست اینکه چنین دلربا شدند
اول شدند در بدر آنگاه تا به حشر
شاهان تمام بر در ایشان گدا شدند
پای ثبات و صبر فشردند در بلا
در چند روز عمر شفیع جزا شدند
قومی ز بهر دوزخ و برخی پی بهشت
از کوفه و مدینه به کرب و بلا شدند
فوجی پی حمایت پور معاویه
جمعی معین زاده خیرالنسا شدند
دین دادگان به درهم و سراددگان به دین
در جای خویشتن همگی جابجا شدند
بهر نثار مقدم فرزند فاطمه
سرهای سروران همه از شوق پا شدند
در درک جاه و منصب و خلعت ز کوفیان
فوجی کثیر دشمن آل عبا شدند
یک مشت مرد و زن ز نبی مانده یادگار
در چنگ صدهزار بلا مبتلا شدند
سرگشته سر به کوه و بیابان گذاشتند
آنان که خلق را به خدا رهنما شدند
آل رسول مفترض الطاعه دست گیر
در ربقه اطاعت اهل زنا شدند
یک روز شد به کرببلا محشری که خلق
تا روز رستخیز به فکر عزا شدند
از ظلم ابن سعد به صحرای نینوا
آخر که بانوان حرم بینوا شدند
مانند مصحفی کف اطفال بی تمیز
اوراق جزو جزو ز شیرازه وا شدند
چون اوفتاد دست علمدارش ز تن
معلوم شد به خلق که صاحب نوا شدند
رفرف سوارهای سر بال جبرئیل
پامال پا و چکمه شمر دغا شدند
روحی لهم فداه که از یک اشارهای
اسباب نطق (صامت) شیرین ادا شدند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.