کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عمو به حالت من چشم مرحمت واکن

    بیا و قاسم دلخسته را تماشا کن

    گرفته تنگ به حالم سپاه سنگین دل

    نظر به قاسم و سپر هجوم اعدا کن

    به جز تو هیچ کس اندر غم یتیمان نیست

    بیا دمی به سرم از ره وفا جا کن

    رضا مشو که به حسرت روم به حجله خاک

    اساس عشرت داماد خود مهیا کن

    عمو به جان پدر کن به حال من پدری

    برای من زوفا بزم عیش برپا کن

    برو به خیمه عموجان برای خاطر من

    عروس بی‌کس افسرده را تسلی کن

    شده است پیکر قاسم هزار پاره ز تیغ

    بیا جراحت جسم مرا مداوا کن

    ز سم اسب نگردیده تا تنم پامال

    مرا خلاص ز اعدادی بی‌سروپا کن

    چو شد عروسی قاسم عزا دگر (صامت)

    ز دست دور فلک مرگ خود تمنا کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha