به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر شاه دین هوای شفاعت بسر نداشت
از روزگار این همه خون جگر نداشت
از زخمهای کاری و از داغهای دل
کاری به جز رضای خدا در نظر نداشت
دشمن ز صدهزار فزون بود و آنجناب
غیر از خدا پناه و معینی دگر نداشت
میخواست تا به بال شهادت پرد بخلد
بیچاره تیر بر تن خود بال و پر نداشت
ارض و سما ز محنت او باخبر شدند
وینطرفهتر که خویشتن از خود خبر نداشت
در زیر تیغ داتش مناجات با خدا
آری دگر به غیر خدا راه بر نداشت
از بس که داشت یاد خداوند در نظر
دیگر غم برادر و فکر پسر نداشت
شد سنگ خاره آب ز سوز گلوی او
و آهش به قلب شمر ستمگر اثر نداشت
زینب که از مدینه روان شد به کربلا
گویا خبر ز آمدن این سفر نداشت
همره نبرده بود حسین گر سکینه را
در قتلگاه بر سر خود نوحهگر نداشت
لیلا اگر به کرببلا بود یا به شام
جز رود رود اکبر والا گهر نداشت
(صامت) ز محنت شه لب تشنه روز و شب
یک دم نشد که دل ز خدنگی سپر نداشت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.