صامت بروجردی
کتاب المراثی و المصائب
شمارهٔ ۴۹ - و له فی المرثیه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر شاه دین هوای شفاعت بسر نداشت از روزگار این همه خون جگر نداشت از زخمهای کاری و از داغهای دل کاری به جز رضای خدا در نظر نداشت دشمن ز صدهزار فزون بود و آنجناب غیر از خدا پناه و معینی دگر نداشت می خواست تا به بال شهادت پرد بخلد بیچاره تیر بر تن خود بال و پر نداشت ارض و سما ز محنت او باخبر شدند وینطرفه تر که خویشتن از خود خبر نداشت در زیر تیغ داتش مناجات با خدا آری دگر به غیر خدا راه بر نداشت از بس که داشت یاد خداوند در نظر دیگر غم برادر و فکر پسر نداشت شد سنگ خاره آب ز سوز گلوی او و آهش به قلب شمر ستمگر اثر نداشت زینب که از مدینه روان شد به کربلا گویا خبر ز آمدن این سفر نداشت همره نبرده بود حسین گر سکینه را در قتلگاه بر سر خود نوحه گر نداشت لیلا اگر به کرببلا بود یا به شام جز رود رود اکبر والا گهر نداشت (صامت) ز محنت شه لب تشنه روز و شب یک دم نشد که دل ز خدنگی سپر نداشت صامت بروجردی