به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
در جهان هرگز ز بعد رحلت پیغمبری
کس نزد در خانه پیغمبر خود آذری
چون امیرالمومنین در عین قدرت تاکنون
سر به تسلیم و رضا ناورده هرگز سروری
آنقدر شیر خدا گردن به حکم حق نهاد
تار سن در گردن او بست از سگ کمتری
داد دنیای دینی آنقدر دو نان را امان
تا بشیر حق نمودند ادعای همسری
تا قیامت کرد کار شرع احمد را خراب
از در غصب خلافت روسیاه خودسری
عقل کی باور کند کز بعد خود ختم رسل
واگذارد امتان خویش را بیرهبری
یا کند محروم از میراث خود در روزگار
دختر خود را و بخش ارث را بر دیگری
کی نهادی تا کند بیگانه غصب حق وی
داشتی گر شوهر زهرای اطهر یاوری
او فکند آتش بدا را لمصمت دخت رسول
پهلوی او را شکست از ملعنت بدگوهری
حیف میباشد که در جای رسول هاشمی
جا کند بوبکر چون بوزینهای بر منبری
صورت خاتون محشر شد ز سیلی نیلفام
کس نبیند بعد از این بالاتر از این محشری
گشت گریان محرم و بیگانه بر حال رسول
در مدینه هر که او را دید با چشم تری
در به روی دختر احمد کشی ننمود باز
از طریق بیوفایی مردم یک کشوری
یاد ایام پدر میکرد میزد در جهان
شعله از سوز جگر چون مرغب بیبال و پری
گاه بودی با حسن همناله گاهی با حسین
در شکایت گاهی از دور سپهر چنبری
بهتر از خیرالنسا مردم کنندش احترام
گر بماند در جهان یک دختری از کافری
(صامتا) خلق جهان را نیست تاب استماعع
بهتر آن باشد کز این شرح غم افزا بگذری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.