در بیان اینکه طی وادی طریقت و قطع جادهی حقیقت را، همّتی مردانه در کارست که آن جامه مناسب براندام قابلیت هر کس و پای مجاهدهی هر نالایق را پایهی دسترس نیست لمؤلفه:
نه هر پرنده به پروانه میرسد در عشق
که بازماند اگر صد هزار پر دارد
و در اینجا بر کمال همت حضرت عباس و نهایت قابلیت آن زبدهی ناس، سلام اللّه علیه بر مشرب اهل عرفان گوید:
آن شنیدستم یکی ز اصحاب حال
کرده روزی از در رحمت سؤال
کاندرین عهد از رفیقان طریق
کس رسد در جذبه بر نور علی
گفت اگر او ایستد بر جا، بلی
آن قوی؛ پشت خدا بینان ازو
و آن مشوش؛ حال بیدینان ازو
از مریدان، جمله کاملتر بجهد
طالبان، راه حق را بد دلیل
پاک خاطر آی و پاک اندیش رو
تشنگان را میرساندی با شتاب
مشک بر دوش آمد از شط چون برون
بس فرو بارید بر، وی تیر تیز
مشک شد بر حالت او اشک ریز
اشک چندان ریخت بر وی چشم مشک
تا که چشم مشک، خالی شد ز اشک
میخورند از رشحهی آن مشک آب
وز تعین بر سر آن، خاک ریخت
هستیش را دست از مستی فشاند
جز حسین اندر میان چیزی نماند