زلفته بالا زدم
سیله 1 به شبها زدم
هر دو لبت گل نمود
بوسه به گلها زدم
بوسه به گلها زدم
نوبت چشمت رسید
در لب من نم رسید
چشم تو دریا نمود
بوسه به دریا زدم
بوسه به دریا زدم
نوبت مویت رسید
ماه به کویت رسید
موی تو طلا نمود
بوسه به طلا زدم
بوسه به طلا زدم
بازو و بالا نماند
در بر رو جا نماند
در قدمت خم شدم
بوسه به دنیا زدم
بوسه به د نیا زدم
*******
1 سیله : مالیدن