از دل خنکیهای او یخ بست سر تا پای من
طومارگرمیم نداد از موی او ملای 1 من
صحرای عشقم در جهان شد جای واویلای من
با من بنال وگریه کن، صحرای من، صحرای من
صد درد دل پیموده شد، از من نشد، از من نشد
چشمانِ دل پوشید ه شد، از من نشد، از من نشد
دریای دل نوشیده شد، از من نشد، از من نشد
بامن بنال و گریه کن، دریای من، دریای من
ای عاشقان، از عاشقان در شبچرای بوسه ها
من بودم و مهتاب بود درکوچه ها پیش از شما
دنیای مهتابی من پامال شد درکوچه ها
بامن بنال وگریه کن، دنیای من، دنیای من
دیروز من یک روز نی، گویاکه یک صد ساله بود
از عشق بی فردای من دیروز من در ناله بود
دیروز و امروزم گذشت، از روز فردایم چه سود
با من بنال وگریه کن، فردای من، فر دای من