کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دید وقتی یکی پراگنده

    زنده‌ای زیر جامه‌ای ژنده

    گفت این جامه سخت خُلقانست

    گفت هست آنِ من چنین زانست

    چون نجویم حرام و ندهم دین

    جامه لاابد نباشدم به از این

    هست پاک و حلال و ننگین روی

    نه حرام و پلید و رنگین روی

    چون نمازی و چون حلال بود

    آن مرا جوشن جلال بود

    درد علّت چو درد دین نبود

    مرد شهوت چو مرد دین نبود

    هنر این دارد این سرای سپنج

    شره پانصدش بود کم پنج

    عشق او چون سرِ خطا باشد

    کی ترا آن ز حق عطا باشد

    خنک آن کس کزو بدارد دست

    نبود همچو ما غرورپرست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha