کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفت بهلول را یکی داهی

    جبه‌ای بُرد بخشمت خواهی

    گفت خواهم دویست چوب بر او

    گفت چوبت چه آرزوست بگو

    گفت زیرا که در سرای غرور

    راحت از رنج دل نباشد دور

    از پی آنکه در سرای سپنج

    هیچ راحت نیافت کس بی‌رنج

    اندرین منزل فریب و غرور

    راحت از رنج دل نبینم دور

    جبّهٔ مرد زهد و سنت اوست

    زانکه تصحیف جبّه جنّة اوست

    جبّهٔ بُرد را چه خواهم کرد

    جبّه‌ای بخش نام او آورد

    زانکه اندر سرای راحت و رنج

    از پی نام خود نه از سرِ خنج

    هرچه گردون به خلق بسپردست

    نام جمله به نزد من بردست

    راز این کلبه نفس غمّازست

    عقل کل گنج‌خانهٔ رازست

    چه ستانی ز دست آنکس قوت

    که کند درس علم مات یموت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha