کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود شاهی بود او را بنده‌ای

    مرده عقلی بود و شهوت‌زنده‌ای

    خرده‌های خدمتش بگذاشتی

    بد سگالیدی نکو پنداشتی

    گفت شاهنشه جرااش کم کنید

    ور بجنگد نامش از خط بر زنید

    عقل او کم بود و حرص او فزون

    چون جرا کم دید شد تند و حرون

    عقل بودی گرد خود کردی طواف

    تا بدیدی جرم خود گشتی معاف

    چون خری پابسته تندد از خری

    هر دو پایش بسته گردد بر سری

    پس بگوید خر که یک بندم بست

    خود مدان کان دو ز فعل آن خسست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha