کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای شهان کشتیم ما خصم برون

    ماند خصمی زو بتر در اندرون

    کشتن این کار عقل و هوش نیست

    شیر باطن سخرهٔ خرگوش نیست

    دوزخست این نفس و دوزخ اژدهاست

    کو به دریاها نگردد کم و کاست

    هفت دریا را در آشامد هنوز

    کم نگردد سوزش آن خلق‌سوز

    سنگها و کافران سنگ‌دل

    اندر آیند اندرو زار و خجل

    هم نگردد ساکن از چندین غذا

    تا ز حق آید مرورا این ندا

    سیر گشتی سیر گوید نه هنوز

    اینت آتش اینت تابش اینت سوز

    عالمی را لقمه کرد و در کشید

    معده‌اش نعره زنان هل من مزید

    حق قدم بر وی نهد از لامکان

    آنگه او ساکن شود از کن فکان

    چونک جزو دوزخست این نفس ما

    طبع کل دارد همیشه جزوها

    این قدم حق را بود کو را کشد

    غیر حق خود کی کمان او کشد

    در کمان ننهند الا تیر راست

    این کمان را بازگون کژ تیرهاست

    راست شو چون تیر و واره از کمان

    کز کمان هر راست بجهد بی‌گمان

    چونک وا گشتم ز پیگار برون

    روی آوردم به پیگار درون

    قد رجعنا من جهاد الاصغریم

    با نبی اندر جهاد اکبریم

    قوت از حق خواهم و توفیق و لاف

    تا به سوزن بر کنم این کوه قاف

    سهل شیری دان که صفها بشکند

    شیر آنست آن که خود را بشکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha