کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    به نام آن که اول کرد و آخر

    به نام آن که باطن کرد و ظاهر

    خداوند منزه پاک و بی عیب

    که عالم را شهادت کرد از غیب

    به هر وصفی که خوانی در شریعت

    در آئی انس میدان در طریقت

    توان اندر صفاتش ره بریدن

    ولی در ذات او نتوان رسیدن

    به دانش در صفاتش ره نیابند

    به کلّی سوی ذاتش چون شتابند

    بسی گوشند و گویند از صفاتش

    ولی عاجز شوند از کنه ذاتش

    نبی گفتا صفات او ندانند

    که اندر ذات او چون ابلهانند

    کسی کو ظن برد کاو هست واصل

    یقین دانم ندارد هیچ حاصل

    کمال معرفت شد ما عرفناک

    از آن گفتند خالصان ما عبدناک

    هزاران قرن اگرچه علم خوانند

    سزاوار صفاتش هم نخوانند

    تفکر را نماند آن جا مجالی

    به جز حیرت ندارم هیچ حالی

    نخواهم آن چه گوید مرد گمراه

    از آن گفتارها استغفرالله

    به قدر فهم و عقل خویش گویند

    یقین دارم اگر چه بیش گویند

    نگویم که چنان و که چنین کرد

    که گاهی آسمان و گه زمین کرد

    ولی دانم که او از امر واحد

    همه موجود کرد و اوست واحد

    یکی را در یکی زن هم یکی دان

    یکی از ذات پاکش بیشکی دان

    نه از روی عدد کز راه وحدت

    یکی دانَش نه چون هر یک ز صفوت

    بدان دارد که می‌بینم عیانش

    به گفتن در نمی‌گنجد بیانش

    سخن ترسم که در توحید رانم

    که در تشبیه و در تعطیل مانم

    هر آن چیزی که بتوان گفت این‌ست

    که آن یک آسمان، این یک زمین است

    زمین و آسمان اندر بیانش

    هر آن چیزی که هست او داد جانش

    مر او را می‌رسد از خلق تحسین

    تعالی خالق الانسان من طین

    ملائک در مقام خویش هر یک

    به علم خویش می‌دانند بی شک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha