پهلوان محمود قتالی خوارزمی مشهور به پوریای ولی ، از عارفان و جوانمردان اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. در ریاض العارفین درباره پهلوان محمود قتالی خوارزمی چنین آمده است:
«اسم شریفش پهلوان محمود مشهور به پوریا ولی (پوریای ولی) بین الخواص و العوام مشهور و معروف و بفضائل صوری و معنوی موصوف، احوال فرخنده مثالش در کتب تواریخ و تذکره شعرا و عرفا مذکور. گویند کسی در قوت و قدرت با وی برابری نکرده، بعضی او را پسر پوریای ولی دانسته و برخی این لقب را بر خود آنجناب بسته (بهر حال) عارفی کامل و کاملی واصل بوده، حقایق و معارفی بسیار از وی بروز و ظهور نموده، مثنوی کنزالحقایق از منظومات آن جناب است. بعضی از اشعار آن کتاب و گلشن (راز) بهم آمیخته، غالباً از کنزالحقایق بوده باشد، زیرا که کتاب کنزالحقایق در سال ۷۰۳ صورت اتمام یافته و شیخ شبستری هفده سال بعد از آن گلشن را منظوم نموده. وفاتش در سنه۷۲۲ هجری در خیوق خوارزم است. گویند در شبی که وفات یافت، این رباعی را گفت و علی الصباح مرده بر سجاده اش یافتند.»
امشب ز سر صدق و صفای دل من
در میکده آن هوش ربای دل من
جامی بکفم داد که بستان و بنوش
گفتم نخورم گفت: برای دل مـن
پوریای ولی پهلوان نامداری بوده که درماندگان را همواره یاری میکرده است. به همین جهت ورزشکاران ایران نام او را همیشه بر زبان می رانند و اشعارش را در زورخانه ها می خوانند و کشتی گیران وی را هنوز از پیشروان خود میدانند. اشعار زیر از مثنوی کنزالحقایق او نقل می شود: (منبع)
مثنوی کنز الحقایق با آنکه در پارهای فهرستهای کتب خطی، این مثنوی به عطار نیشابوری نسبت داده شده، و نیز نسخهای از آن به نام شیخ محمود شبستری به چاپ رسیدهاست؛ اما با توجه به ذکر سال ۷۰۹ ه.ق که در طی مثنوی آمده، و قید نام محمود در بعضی ابیات، و نیز با توجه به اینکه از قدیمترین تذکرههایی که نام پهلوان محمود در آنها آمده تا تذکرههای مربوط به سدههای ۱۲ و ۱۳ ق. همه به اتفاق مثنوی کنز الحقایق را به او نسبت دادهاند، میتوان این مثنوی را از او دانست. این مثنوی در پنج مقاله و ۱۳۲۰ بیت سروده شده؛ که نخست موضوعاتی چون معانی اسلام و ایمان، شهادت، طهارت، جهاد نفس، زکات، روزه، عشق و معنای نام حجت بن الحسن و پس از آن مطالب عرفانی در ضمن حکایاتی چند بیان شدهاست. (منبع)