به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر آن امری که فرمودت به جای آر
به کعبه روی خود سوی خدا آر
چو کردی نیت از اول نکو کن
از آن پس اعتماد خود بر او کن
بدان نیت شوی درویش حاجی
که کردی با خدای خویش ناجی
ز بهر آن که باز آئی و مردم
زر و سیمت دهند و نان و گندم
که پنداری که کاری کرده باشی
و یا حجی به جای آورده باشی
برو بشکن همه بتهای پندار
چو ابریشم شو از استرک بیزار
فدا کن جان و دل که اینست طاعت
اگر هستت ز حق این استطاعت
هر آنچه آمد به تو آن از خدا بین
پس آنکه مرده را اینها صفا بین
ز جهل خویش بگریز و روان شو
به سعی از سوی علم حق دوان شو
وفا کن عهد و میثاقی که حقست
حجر را بوسه ده کان دست حقست
رها کن پای باطل دست حق گیر
از آن پس کوی در عرفان گیر
در حق گیر و رو کان باب نیکوست
پس آنکه دست در حلقه زن ای دوست
چو اسمعیل جان خود فدا کن
به اسمعیل آنجا اقتدا کن
پس آنگه عید کن زیرا که عید است
خوشا عیدی که فارق از وعید اسن
بکش آن نفس شوخت بهر رحمان
که اینست ای برادر سرّ قربان
برون آی از نهفت صورت دوست
به صحرای معانی شو که نیکوست
چو عید اول و آخر بدانی
چو عیسی مانده دور آسمانی
خداوندا چه ما را عید دادی
به عیدی روزهٔ ما گشادی
چه از تقلید یابی نور تحقیق
بدانی معنی ایام تشریق
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.