به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
یقین دان رزق جان از علم و دین است
نباشد جز به سعی انسان یقین است
تن از دنیا و رزق او طعام است
دل از عقبی طعام او کلام است
به رزق تن شدی عمری گرفتار
چو خواهی عمر رزق جان به دست آر
به جان از طالبان علم و دین شو
گر اینجا نیست سوی شهر چین شو
چنان کاین رزق تن از نان و آبست
حقیقت رزق جان از علم کتابست
به حکمت گر بخوانی آن کتابت
یقین آن بس بود روز حسابت
و ما من دابه فی الارض گفته است
نه بر من هست رزق فرض گفتست
مگر باور نمیداری ز حق آن
که میسوزی به جان از بهر یک نان
مکن از بهر خوردن خلقسوزی
که با روز تو خواهد بود روزی
مرو چندان به دنبال نواله
طلب آن کن که با تو شد حواله
تو را گفته است رزق جان به دست آر
که رزق تن آید به خروار
تو را چون پادشا بر خوان نشاند
گرسنه بر در اسیت نماند
توکل بر خدا باید همیشه
نه بر تیر و کمان و کار و پیشه
به صنعت هر کسی دارد امیدی
نباشد بر خداشان اعتمیدی
به خلاقیش جمله خلق دانند
ولی رزاقیش را در گمانند
هر آن کس را که باشد عقل داند
چو جانت داد بی روزی نماند
چو جانت داد بر تن کرد فیروز
معین کرد زرق تن همان روز
به تن میخور همیشه آب و نان را
به جان میجوی علم خاص جان را
چو بشناسی کهای و از کجائی
بدانی عاقبت سر خدائی
مرا زان شمه معلوم گشته است
سوی الله این دمم مفهوم گشته است
به هر جائی که هستم در شب و روز
همی گویم به آه گرم و دلسوز
خداوندا دلی بخش این گدا را
که اندر وی نبیند جز خدا را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.