کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا حیات من به دست نان دهقان است و بس

    جان من سر تا به پا قربان دهقان است و بس

    رازق روزی ده شاه و گدا بعد از خدای

    دست خون‌آلود بذرافشان دهقان است و بس

    در اسد چون حوت سوزد ز آفتاب و عاقبت

    بی‌نصیب از سنبله میزان دهقان است و بس

    آنکه لرزد همچو مرغ نیم بسمل صبح و شام

    در زمستان پیکر عریان دهقان است و بس

    دست هرکس در توسل از ازل با دامنی است

    تا ابد دست من و دامان دهقان است و بس

    دور دوران هر دو روزی بر مراد دوره ایست

    آنکه ناید دور آن دوران دهقان است و بس

    بر سر خوان، خواجه پندارد که باشد میزبان

    غافل است از اینکه خود مهمان دهقان است و بس

    منهدم گردد قصور مالک سرمایه‌دار

    کاخ محکم کلبه ویران دهقان است و بس

    نامه طوفان که با خون می‌نگارد فرخی

    در حقیقت نامه طوفان دهقان است و بس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha