کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بس به نام عمر مرگ هولناکی دیده‌ام

    هر نفس این زندگانی را هلاکی دیده‌ام

    زندگی خواب است و در آن خواب عمری از خیال

    مردم از بس خواب‌های هولناکی دیده‌ام

    بود آن هم دامن پرخون صحرای جنون

    در تمام عمر اگر دامان پاکی دیده‌ام

    دوست دارم لاله را مانند دل کز سوز و داغ

    در میان این دو، وجه اشتراکی دیده‌ام

    پیش تیر دلنوازت جان به شادی می‌برد

    هرکجا چون خود شهید سینه چاکی دیده‌ام

    در حقیقت جز برای جلب سیم و زر نبود

    گر میان اهل عالم اصطکاکی دیده‌ام

    خضر هم با چشم دل از چشمه حیوان ندید

    تردماغی‌ها که من از آب تاکی دیده‌ام

    نیست خاکی تا کنم بر سر ز بس از آب چشم

    کرده‌ام گل در غمت هرجا که خاکی دیده‌ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha