کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر سردر کاروان سرایی
    تصویر زنی به گچ کشیدند
    ارباب عمایم این خبر را
    از مخبر صادقی شنیدند
    گفتند که وا شریعتا، خلق
    روی زن بی نقاب دیدند
    آسیمه سر از درون مسجد
    تا سردر آن سرا دویدند
    ایمان و امان به سرعت برق
    می‌رفت که مؤمنین رسیدند
    این آب آورد، آن یکی خاک
    یک پیچه ز گِل بر او بریدند
    ناموس به باد رفته‌ای را
    با یک دو سه مشت گل خریدند
    چون شرع نبی از این خطر جَست
    رفتند و به خانه آرمیدند
    غفلت شده بود و خلق وحشی
    چون شیر درنده می‌جهیدند
    بی پیچه زن گشاده رو را
    پاچین عفاف می‌دریدند
    لبهای قشنگ خوشگلش را
    مانند نبات می‌مکیدند
    بالجمله تمام مردم شهر
    در بحر گناه می‌تپیدند
    درهای بهشت بسته میشد
    مردم همه می‌جهنمیدند
    می‌گشت قیامت آشکارا
    یکباره به صور می‌دمیدند
    طَیر از وَکرات و وحش از جحر
    انجم ز سپهر می‌رمیدند
    این است که پیش خالق و خلق
    طلاب علوم رو سفیدند
    با این علما هنوز مردم
    از رونق ملک ناامیدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha