کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نَعوذُ بالله از آن قطره های دیده شیخ
    چه خانه ها که از این آب کم خراب کند
    شنیده ام که به دریای هند جانوری است
    که کسب روزی با چشم اشک یاب کند
    به ساحل آید و بی حس به روی خاک افتد
    دو دیده خیره به رخسار آفتاب کند
    شود ز تابش خور چشم او پر از قی و اشک
    برای جلب مگس دیده پر لعاب کند
    چو گشت کاسۀ چشمش پر از ذُباب و هَوام
    به هم نهد مژه و سر به زیر آب کند
    به آب دیدۀ سوزنده تر ز آتش تیز
    تن ذُباب و دل پشّه را کباب کند
    چو اشک این حیوان است اشک دیدۀ شیخ
    مرو که صید تو چون پشه و ذُباب کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha