ایرج میرزا
قطعه ها
شمارهٔ ۳۹ - اشک شیخ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نَعوذُ بالله از آن قطره های دیده شیخ چه خانه ها که از این آب کم خراب کند شنیده ام که به دریای هند جانوری است که کسب روزی با چشم اشک یاب کند به ساحل آید و بی حس به روی خاک افتد دو دیده خیره به رخسار آفتاب کند شود ز تابش خور چشم او پر از قی و اشک برای جلب مگس دیده پر لعاب کند چو گشت کاسۀ چشمش پر از ذُباب و هَوام به هم نهد مژه و سر به زیر آب کند به آب دیدۀ سوزنده تر ز آتش تیز تن ذُباب و دل پشّه را کباب کند چو اشک این حیوان است اشک دیدۀ شیخ مرو که صید تو چون پشه و ذُباب کند ایرج میرزا